به گمان من نام شخصیتها از اهمیت بسزایی برخوردار است. زمانی که به هنگام نوشتن باید شخصیتی را خلق کنم و ایدۀ روشنی هم از این شخصیت در ذهن دارم, گاهی ساعتها به دنبال نامی برای آن میگردم, و تا زمانی که نامی متعلق به او، یعنی تنها نام واقعی برای آن شخصیت را پیدا نکردهام، قادر به ادامة کار نیستم.
شاید بتوان در ارتباط با نام شخصیتها تاریخچهای دربارۀ ادبیات (و یا لااقل دربارة ذوق ادبی) نوشت. در محدودۀ نویسندگان امروز ایتالیا می توان دو گرایش مهم را مورد توجه قرار داد: گرایش به نام هایی که تا حد امکان وزن کمتری داشته باشند، که هیچ مانعی میان شخصیت و خواننده ایجاد نکنند، نام هایی متداول که میتوان به راحتی جایگزینشان کرد و تقریباً چون شماره هایی برای تمایز یک شخصیت از شخصیت دیگر به کار میروند؛ و یا گرایش به نام هایی که گرچه صراحتاً معنایی ندارند اما جاذبة خاص خود را دارند و به نوعی توصیف آوایی شخصیت های مربوطهاند و همین که به آنها گره می خورند دیگر نمی توان آنها را از شخصیتها تفکیک کرد و سرانجام تبدیل به یک چیز واحد میشوند. به آسانی می توانید برجسته ترین نویسندگان معاصر ما را در یکی از این دو طبقه بندی و یا در مابین این دو جای دهید. و اما در مورد من، من حقیر طرفدار گرایش دوم هستم؛ خوب می دانم که مدام بیم آن میرود که این کار منجر شود به عادت، به بدسلیقگی، به کاری ناخودآگاه و غیرمعمول، اما نام ها معیارند مثل هر معیار دیگری برای آنچه که معمولاً به آن سبک داستان نویسی گفته میشود و باید به همراه آن تعیین شوند و در برآیند کلی داستان مورد قضاوت قرار گیرند.
اعتراض وارده: اما نام آدمها اتفاقی است، به همان ترتیب نام شخصیتها هم باید اتفاقی باشد تا واقعی جلوه کند. اما من بر این عقیدهام که نامهای بیمحتوا مجازی هستند: در واقع همیشه یک رابطة ظریف و نامحسوس و گاهی متناقض میان نام و شخص یافت میشود به همین خاطر است که انسان خلاصه میشود در خودش و نامی که یدک میکشد، نامی که بدون او هیچ معنایی نخواهد نداشت، اما با اوست که معنایی خاص مییابد و این همان ارتباطی است که نویسنده باید بتواند برای شخصیتهایش ایجاد کند.
ترجمه: اعظم رسولی
این مطلب برای اولینبار در سایت همه چیز درباره فیلمنامه و سپس در فیلمنوشت منتشر شد. پس از تعطیلی سایتهای یادشده، این مطلب در سایت آرگومنتی ایتالیچی بازنشر شد.