مهر ایزد پیمان است و از پیمان و نظم و راستی نگهبانی میکند. وظیفه مهم او نظارت بر پیمانهاست. این ایزد در هند نیز همین وظیفه را دارد. ایرانیان سرزمین خود را سرزمین پیمان میدانستند و از دروغ پرهیز میکردند. مهر کسی است که بر دیوان دروغ میتازد و آنان را شکست میدهد. او با پیمانشکنان به شدت دشمن است و نسبت به وفاداران به عهد و پیمان بسیار مهربان.
ایزد مهر
تعدادی از ایزدان جنبه باستانی دارند یعنی پیش از زرتشت نیز جنبه خدایی داشتهاند. یکی از این ایزدان «مهر» است. برخی از آنها مفاهیم اخلاقی و انتزاعی هستند که شخصیت یافتهاند. برخی پدیدههای طبیعی هستند مانند خورشید و ماه. خدایان سلسله مراتبی دارند. برخی از آنها وظایف سنگینی دارند و برخی وظایف کمتری دارند.
مهر ایزدی است که در اوستا و در کتیبههای هخامنشی نام او به صورت ﻣﻴﺜﺮَ «miƟra» آمده است. قرن چهارم پیش از مسیح در کتیبههای هخامنشی پنج بار نام این ایزد تکرار شده است. چهار بار در کتیبه اردشیر دوم هخامنشی در خرابههای شهر شوش و یکبار در کتیبه پسر او اردشیر سوم در فارس در تخت جمشید نام این ایزد تکرار شده است. (پورداود ۱۳۷۷، ص۳۹۵)
در گاتها که قدیمیترین بخش اوستا محسوب میشود فقط یکبار نام «میثر» آمده است نه به معنی فرشته بلکه وظیفه مذهبی و تکالیف دینی. (گاتها، صص۸۷-۸۵) در ضمن یکی از یشتهای بزرگ در اوستا یعنی یشت دهم به نام این ایزد است و به مهریشت معروف است بعد از فروردین یشت جز یشتهای بلند محسوب میشود. مهریشت منسوب به ۳۵ باب است که مجموعا ۱۴۶ قطعه است و هر قطعه دارای ابیات می باشد. (همان،ص۴۰۲)
در سنسکریت ﻣﻴﺘﺮَ «mitra» به معنی دوستی است در نزد هندوان کلمه «میث» بن و ریشه «مهر» است به معنی پیوستن و جایی فرود آمدن، است. (پورداود۱۳۷۷، صص۳۹۳-۳۹۴)
در پهلوی میتر «mitr» که امروزه به آن مهر«mihr» میگوییم.
در لوحهای به خط میخی و زبان هیتی [۱] در بغازکو در آسیای صغیر نام میترا به عنوان خدا پیمان همراه خدایان دیگر هندی دیده میشود و قدمت آن به هزاروچهارصد سال قبل از میلاد میرسد. (آموزگار۱۳۸۳، ص۱۹؛ پورداود ۱۳۷۷، ص۳۹۵)
پرستش ایزد مهر از ایران (در واقع در شرق) آغاز شد و در کشورهای غربی گسترش یافت. پرستش او در غرب تا شمال انگلستان و در شرق تا هند گسترش داشت. (جان هینلز ۱۳۸۴، ص۱۱۹)
یکی از اقوام کهن ایرانی که به این ایزد اعتقاد داشتند میتوان از سارماتها نام برد این اقوام به نظر میرسد خورشید و آتش را میستاییدند.(بهزادی ۱۳۸۶، ص۱۰)
نماد این ایزد خورشید است، در مهر یشت آمده او پیش از خورشید ظاهر میشود و همراهی او با خورشید سبب میشود که با گذشت زمان مهر نماد خورشید را بگیرد. ایزد مهر همراه با خورشید از مشرق به مغرب در حرکت است. پس از غروب خورشید به زمین میآید و بر پیمانها نظاره میکند. او هرگز خواب به چشمانش نمیآید و همیشه بر همه چیز نظاره میکند.
از مورخین قدیم یونان و رم پیش از زمان نفوذ مسیحیت، اخبار زیادی راجع به مهر به ما نرسیده است. غالبا مورخین یونانی به فرشتگان مزدیسنا به مناسبت مقام و شغلشان اسم یکی از خدایان خود را میدادند و تنها مهر است که نامش تغییر نکرده و به صورت میترس«mithres» نامیده میشود که دلیل بر شهرت و بزرگی این ایزد است. کسنفون [۲] میگوید پادشاهان هخامنشی به مهر سوگند یاد میکردند. پلوتارک نیز نقل میکند که داریوش به یکی از خواجگان خود امر میکند که راست بگوید و از مهر بترسد. کرتیوس میگوید داریوش سوم در جنگ با اسکندر در درگاه مهر دعا کرد تا به لشکریانش یاری رساند و در اوستا نیز آمده که در میدانهای جنگ از او یاری میشود. استرابون میگوید که ایرانیان خورشید را به اسم میترس میستایند (پورداود ۱۳۷۷، صص۴۰۰-۴۰۱) و این نمایانگر این است که نماد این ایزد خورشید است. و نام کورش که نام پادشاهان هخامنشی بود. (کورش اول، کورش دوم «کبیر») به معنی پسر خورشید است.
چون ایرانیان توجه خاصی با ایزد مهر داشتند، کلیه لشکریان فتح و پیروزی خود را از او میدانستند. از این رو ستایش مهر سراسر ایران زمین را فراگرفته بود و در همه جا از او یاری و کمک خواسته میشد. قلمرو نفوذ مهر از حدود ایران هم گذشت و به تمام ممالکی رسید که در تحت فرمانروایی پادشاهان ایرانی بود.
بابل که یکی از تختگاههای پادشاهان ایران و اقامتگاه زمستانی پادشاهان بود. در آنجا پرستش ایزد مهر به نظر اهالی آن منطقه بیگانه نمیآمد زیرا با ایزد محلی شمش «schmasch» شباهت بسیار داشت و با او یکی دانسته میشد. آئین مهر از بابل زمین به سراسر آسیای صغیر رفت. در سرزمینهای یونانی زبان نیز با خدای خورشید یونانی هلیوس «helios» یکی دانسته شد. در حقیقت مهرپرستی به هر سرزمینی در آسیای صغیر که پا گذاشت به راحتی توانست با پروردگار محلی که نماد خورشید بود سازگار شود. به راحتی میتوان گفت که اهمیت و عظمت مهر در تمام سرزمینها از عهد هخامنشیان تا چندین قرن پس از میلاد مسیح همچنان پابرجا بود. (همان، صص۴۰۷-۴۰۸)
به تدریج آیین مهر از آسیای صغیر به خاک یونان راه یافت ولی یونانیان کمتر تحت نفوذ مهر بودند. ولی بر طبق نوشته پلوتارک راهزنان دریائی سیلیسی در بالای کوه اولمپ یعنی در همان جایی که همیشه مقر پروردگاران یونانی بود برای ایزد مهر قربانی میکردند. پلوتارک در ادامه اشاره میکند در عهد پومپه بزرگ که رومیان راهزنان سیلیسی را شکست دادند با آیین مهر آشنا شدند که در طول آسیای صغیر گسترش یافته بود. و سپس لشکرکشیهای رومیان به آسیای صغیر و عراق سبب شد تا به تدریج آیین مهرپرستی به اروپا راه یابد.
وقتی که «تیرداد» برادر «بلاش اول» اشکانی به پادشاهی ارمنستان گماشته شد به رم رفت تا تاج پادشاهی ارمنستان را از دست «نرون» پادشاه رم بگیرد. او در ملاقات با «نرون» گفت که به نزد تو آمدم تا تو را همچون مهر بستایم و این جملات خود نمایانگر بزرگی این ایزد محسوب میشود. (همان، ص۴۰۹)
در اروپا نیز ستایش مهر در ابتدا به جنگجویان اختصاص داشت و به تدریج بر اساس ارتباطات اقتصادی و تجاری و تبادل افکار بین غرب و شرق، باعث شد که به سرعت سراسر ممالک تحت سلطه رم قدیم را تحت نفوذ خود بگیرد. مسیحیت و میترائیسم، هر دو تقریبا در یک زمان وارد اروپا شدند و هر دو پیروانی بدست آوردند.
یکی از امپراطوران معروف تاریخ رم امپراطور «دسیوس» است او پس از فتح خود در سوریه بر ضد ملکه «زنوب» ملکه پامیر به «قیصر اورلیان» دستور داد تا معبدی بزرگ برای ایزد مهر بسازد زیرا این پیروزی خود را از پرتو ایزد مهر میدانست. «دیوکلسیان» که در بین سالهای(۲۸۴-۳۰۵) حکومت داشت به نقل قول از هم عصرانش سعی داشت دربار خود را به سبک دربار ساسانیان درآورد به ویژه مایل بود تا بیش از گذشته آیین مهرپرستی را رواج دهد.
پس از او قیصر گالریوس به شدت با مسیحیت مبارزه کرد و در این زمان مهرپرستی به نقطه اوج خود رسید و در ممالک رم ترقی کرد. پس از شکست «لیسیلیوس» (پیرو مهرپرستی) از «کونسانتین» (پیرو مسیحیت) باعث شد تا میترائیسم مغلوب مسیحیت شود. و به این ترتیب مسیحیان جسور شدند و بر رسوم و عادات مهرپرستان میخندیدند و در دوران همین پادشاه یعنی «کونسانتین» بود که کسی جرات نمیکرد حتی در وقت طلوع و یا غروب خورشید به آن نظر بیفکند چه برسد به پرستش این ایزد. پس از او ژولیانوس به حکومت رسید که با وجود اینکه مسیحی بود و غسل تعمید شده بود ولی بازهم ارادت خاصی به ایزد مهر داشت و خود را انتخاب شده از طرف مهر و پسر او میدانست بنابراین پس از به حکومت رسیدن و بر تخت نشستن پرستش مهر را در قسطنطنیه رواج داد و در قصر خود معبدی برای ایزد مهر بر پا کرد. بدین ترتیب پس از سیوشش سال بار دیگر مهرپرستی جان دوباره گرفت.
ژولیانوس تصمیم گرفت تا همچون اسکندر کشورگشایی کند از اینرو به سوی ایران حملهور شد و تا مقابل تیسفون رسید ولی ایزد مهر از موطن اصلی خود حمایت کرد و نگذاشت که به دست دشمن برسد. در میدان کارزار تیری به ژولیانوس برخورد کرد که باعث شد جان خود را از دست بدهد. و بدین ترتیب دوباره مهرپرستان در غرب و عیسویان در ایران، بیپشتیبان ماندند.
از آیین مهرپرستی کتابی در دست نیست تا بدانیم این آیین به چه صورت بوده است اما بیش از سیصد سال این آیین در ممالک رم پابرجا بود. هرچند که مسیحیت و مهرپرستی دو آیین متفاوت است ولی بسیار روی هم تاثیر گذاشتند.
معابد مهر که به «میترائوم» و یا «میترایه» معروف بودند در زیرزمین یا غار ساخته میشده است برای آنکه گاو ازلی در میان غاری توسط مهر قربانی شده بود. این معابد معمولا همراه با مجسمه مهر بود که گاوی را به زیر پا انداخته و قربانی می کند.(همان،صص۴۱۰-۴۱۳)
مهر جزء ایزدانی است که گردونه دارد. گردونه او را چهار اسب سفید نامیرا میکشند که نعلهای آنها از زر و سیم است. اسبان گردونه مهر بدون سایه هستند. در گردونه او هزار تیر و هزار نیزه و هزار تبرزین پولادین وجود دارد. در حال حرکت ایزد بهرام به شکل گرازی درمیآید و در جلوی گردونه مهر به جلو میتازد.
مهر ایزد پیمان است و از پیمان و نظم و راستی نگهبانی میکند. وظیفه مهم او نظارت بر پیمانهاست. این ایزد در هند نیز همین وظیفه را دارد. ایرانیان سرزمین خود را سرزمین پیمان میدانستند و از دروغ پرهیز میکردند. مهر کسی است که بر دیوان دروغ میتازد و آنان را شکست میدهد. او با پیمانشکنان به شدت دشمن است و نسبت به وفاداران به عهد و پیمان بسیار مهربان. او ناظر تمام پیمانهاست حتی پیمان بین اهرمزد و اهریمن که پیمان آفرینش است. او دشمن سرسخت هر کسی است که پیمان را میشکند و در این صورت تبدیل به خدای جنگ میشود. او همچنین در داوری روانها همراه با ایزد سروش و رشن به قضاوت بر اعمال انسانها میپردازد.
مهرپرستی رومی با مهرپرستی ایرانی شباهتها و تفاوتهایی دارد. این تفاوتها طبیعی است. انتقال مهرپرستی از ایران به اروپا باعث شد تا این آیین در معرض نفوذ عقاید تازهای قرار گیرد. یکی از تفاوتها این است که از مهرپرستی رومی هیج متن کتبی باقی نمانده است و تنها صدها نقش برجسته وجود دارد در حالی که در ایران یک نقش برجسته از مهر وجود دارد ولی متنهای بسیاری.
پیروان کیش مهر در غرب با آیینهای خاص و پس از انجام آزمایشهایی سخت پذیرفته میشدند و سپس مراحلی هفتگانه در انتظارشان بود. این هفت مرحله عبارت بود از: کلاغ، همسر (عروس)، سرباز، شیر، پارسی، پیک خورشید و سرانجام پیر (پدر) که عالیترین درجه این دین محسوب میشد و کسی که به این درجه میرسید میتوانست نماینده خدا در زمین باشد. (آموزگار ۱۳۸۳، ص۲۲)
بر اساس مهرپرستی رومی میتوان دریافت که آنها معتقد بودند که این ایزد همچون جوانی از صخره متولد شده است. (جان هینلز ۱۳۸۴، صص۱۲۰-۱۲۴) اسطوره ای وجود دارد که پس از زاده شدن تصمیم میگیرد تا با خورشید نبرد کند و نیروی خود را بسنجد. از این رو با خورشید زورآزمایی کرد و در این نبرد خورشید تاب نیاورد و شکست خورد و بر زمین افتاد. مهر پس از این نبرد دست خود را دراز کرد و به او کمک کرد این دو با هم دست دادند که نشانه دوستی و بیعت خورشی و مهر است و مهر تاجی بر سر خورشید نهاد و هر دو یاران و دوستان وفاداری شدند. (آموزگار ۱۳۸۳، ص۲۱)
شانههایی در کنار اوست که وظایف او را نشان میدهد. خنجر که وسیلهایی است که با آن روزی گاو نر را خواهد کشت [۳]. مشعل آتش که نماد نور، حرارت، روشنایی و گرمایی است که به این جهان میدهد و گاهی کرهای در کنار او دیده میشود که نماد فرمانروایی کیهانی اوست. (جان هینلز ۱۳۸۴، صص۱۲۰-۱۲۴)
نام ماه هفتم تقویم ایرانی به نام این ایزد است. در تقویم ایران باستان روز شانزدهم از هر ماه به ایزد مهر اختصاص داشت و از آنجایی که روز شانزدهم از ماه هفتم یعنی ماه مهر، روز و ماه نامشان یکی می شد جشنی برپا میشد به نام «مهرگان» که امروزه این جشن رنگ باخته است. مهرگان در گاهشماری ایران باستان قرینه نوروز است. در ایران قدیم دو فصل مهم وجود داشته است یکی تابستان و دیگری زمستان در کلیه اوستا از این دو فصل نام برده شده است. نوروز جشن آغاز تابستان و مهرگان جشن آغاز زمستان است. مسعود سعد سلمان در بیتی می گوید:
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بیفزا ای نگار مهر چهر مهربان
علاوه بر جشن مهرگان که به ایزد مهر منسوب است جشن دیگری به نام شب یلدا هم به این ایزد منسوب است که هنوز جشن یلدا پابرجاست.
برخی از نام هایی که برای آقایان استفاده میشود و از این ایزد منشا گرفته است مانند: «مهرداد،...» ولی با وجود اینکه این ایزد مذکر است، امروزه نامهای «میترا، مهری،...» را میبینیم که نام خانمهاست و ریشه در اساطیر ایرانی دارد و از نام ایزد مهر گرفته شده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] هیتی ها اقوام آریایی بودند که در سوریه و آسیای صغیر حکومت میکردند و در تورات به اسم هاختی معروفند.
[۲] نام صحیح این مورخ بزرگ یونانی «کسنفون» است و از انجایی که اکثر منابع ترجمه شده در ایران از روی زبانهای دیگر مثل فرانسه صورت گرفته نام او به اشتباه و بر اثر متن فرنسوی به «کزنفون» تبدیل شده است. در صورتی که «x» در خط یونانی صدای «کس» را دارد و نام او «کسنفون» بوده است.
[۳] مهر از کشتن گاو راضی نیست و در تمام نگارهها هنگام انجام این کار چهرهاش ناراحت است و رغبتی به این کار ندارد ولی به دستور خدایان باید این عمل که یکی از وظایف اوست را انجام دهد. کشتن گاو که حیوانی رام نشدنی است نماد غلبه انسان بر نفس سرکش است و گاو میتواند نموداری از آفرینش باشد.
این مطلب برای اولینبار در سایت همه چیز درباره فیلمنامه و سپس در فیلمنوشت منتشر شد. پس از تعطیلی سایتهای یادشده، این مطلب در سایت آرگومنتی ایتالیچی بازنشر شد.