سایت تخصصی ترجمه ایتالیایی

فیلومنا؛ مذهب یا ضدمذهب؟

نوشته شده توسط Hoda Arabshahi

فیلومنا (Philomena) فیلمی است به مدت زمان ۹۸ دقیقه به کارگردانی استفان فریزر محصول سال ۲۰۱۳ انگلستان، آمریکا و فرانسه براساس کتاب ‌بچه گمشده فیلومنا لی‌ نوشته خبرنگار انگلیسی، مارتین سیکسمیت. فیلومنا با بازی ‌جودی دنچ‌ (در نقش فیلومنا) و ‌استیو کوگان‌ (در نقش مارتین) براساس داستان واقعی زنی است که به مدت ۵۰ سال به دنبال فرزند گمشده خود بود.

این فیلم به همراه عوامل و بازیگرانش نامزد دریافت سه جایزه در هفتاد و یکمین دوره جوایز گلدن گلوب، نامزد دریافت چهار جایزه هشتاد‌و‌یکمین دورۀ جوایز اسکار در بخش‌های بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین موسیقی فیلم و همچنین نامزد چهار جایزه بفتا شد و جوایز بین‌المللی متعددی از جمله جایزۀ بهترین فیلمنامه اقتباسی در هفتادمین دورۀ جشنوارۀ فیلم ونیز و جایزۀ انتخاب مردمی در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو ۲۰۱۳ را از آن خود کرد.

فیلومنا که با بودجۀ ۱۲ میلیون دلار ساخته شد و تا ۹ مارس ۲۰۱۴ به فروش حدود ۳۷ میلیون دلار در آمریکای شمالی و به فروش بیش از ۵۹ میلیون دلار در سایر کشورها دست یافت با تحسین تماشاگران و مخاطبانش روبه‌رو شد. به عنوان نمونه‌هایی از استقبال مردمی از این فیلم می‌توان به نظرات مخاطبان دو سایت معتبر سینمایی اشاره کرد: این فیلم در سایت سینمایی Rotten Tomatoes از مجموع ۱۷۰ نقد موفق شد برابر با ۹۲ درصد از امتیازها را کسب کند. این سایت دربارۀ فیلم استفان فریزر می‌نویسد: "برپایۀ یک داستان واقعی جالب و با بازی تحسین‌برانگیز جودی دنچ و استیو کوگان، فیلومنا داستان دراماتیک عمیقی را به تمام سینمادوستان در همۀ سنین عرضه می‌کند." همچنین در سایت سینمایی Metacritic نیز این فیلم از مجموع ۴۱ نقد، امتیاز ۷۶ درصد را دریافت کرد.

علاوه بر نظرات تماشاگران، بسیاری از منتقدان حرفه‌ای نیز نقدهایی را دربارۀ این فیلم منتشر کردند. برای مثال، "کلی تورنس" از واشنگتن تایمز فیلومنا را "فیلمی در نهایت احساسات کاذب" معرفی و خاطرنشان می‌کند که سازندگان آن با تسلیم شدن در برابر وسوسه تمرکز روی درس‌های برآمده از اصل اثر موفق شده‌اند ماجرای فیلم را به برکت خود این داستان انسانی پیش ببرند. 

هرچند این فیلم تحسین تماشاگران و نقدهای کم‌و‌بیش مثبت منتقدان را دریافت کرد اما با اتهامات تند ضد‌ کاتولیکی نیز مواجه شد. به طوری که نیویورک پست این فیلم را به عنوان «حملۀ ملال‌آور و منفور دیگری درمقابل کاتولیک‌ها» دانست و در این میان، ‌کایل اسمیت، منتقد مجلۀ ‌پست‌، این فیلم را «۹۰ دقیقه تنفر سازماندهی‌شده» نامید.

«لیگ کاتولیکی ویژه حقوق مدنی و مذهبی» نیز گزارشی را با هدف آگاه کردن افکار عمومی درباره فیلومنا منتشر کرد و در آن با اشاره به اینکه قصد افشاگری حقایق ضد کاتولیکی به نمایش درآمده در این فیلم را دارد، فیلومنا را به نشان دادن کاریکاتوری بی‌رحم از راهبه‌ها متهم و به این نکته تاکید کرد که میل و رغبت سازندگان این فیلم در بروز تعصبات ضد کاتولیکی، غیر‌ قابل بحث و انکارناپذیر است. برپایۀ گزارش منتشر شده از سوی «لیگ کاتولیکی ویژه حقوق مدنی و مذهبی»، این فیلم تنها نگاهی آزاد به وقایع و زندگی واقعی افراد دارد. برای مثال، خواهر ‌هیلدگارد مک نالتی‌، ضدقهرمان اصلی در فیلم فیلومنا، در سال ۱۹۹۵ با زندگی وداع می‌گوید و مارتین سیکسمیت واقعی تنها در سال ۲۰۰۴ بررسی‌ها و جستجوهای خود را برای یافتن پسر گمشدۀ فیلومنا لی آغاز می‌کند. با این وجود، خواهر هیلدگارد درحالی که روی صندلی چرخدار نشسته است در صحنه پایانی فیلم حضور دارد.

با نگاهی عمیق به این فیلم می‌توان گفت که فیلومنای ساختۀ استفان فریزر به ظاهر دارای تفکراتی ضد کاتولیکی است اما با وجود این تفکر، به هیچ‌ وجه نمی‌توان آن را در زمرۀ فیلم‌های ضد دینی در مفهوم «ایمان به خداوند» جای داد.

همان‌طور که پیشتر به اختصار اشاره شد، فیلم به بخشی از زندگی خبرنگار انگلیسی مارتین سیکسمیت می‌پردازد که به تازگی شغل خود را به عنوان مشاور رسانه‌ای دولت حزب کار از دست داده است و به همین دلیل تصمیم می‌گیرد کتابی دربارۀ تاریخ روسیه بنویسد، اما در یک مهمانی با دختر فیلومنا لی آشنا می‌شود و پیشنهاد او درخصوص نوشتن کتابی دربارۀ مادرش که به مدت ۵۰ سال به دنبال پسرش بوده است را می‌پذیرد. در جریان تحقیق و بررسی درباره پسر فیلومنا (آنتونی لی)، سیکسمیت کشف می‌کند که راهبه‌های "دیر شان راس" در ایرلند در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ کودکان بی‌والد و نامشروعی را که در این صومعه نگهداری می‌شدند به قیمت هزار پوند به خانواده‌های ثروتمند آمریکایی می‌فروختند.

سیکسمیت در ادامه بررسی‌هایی که در آمریکا انجام می‌دهد، درمی‌یابد که آنتونی لی توسط خانواده "هس" به سرپرستی پذیرفته شده و با نام جدید "مایکل هس" سال‌ها در آمریکا زندگی کرده است. مایکل هس که مشاور ارشد ریگان و جورج بوش پدر بوده در جوانی در اثر بیماری جان خود را از دست می دهد.

در این فیلم ــ که گونه‌ای از فیلم‌های جاده ای است ــ همانند تمام فیلم‌های از این دست، دو هم‌سفر با افکار، عقاید و جهان‌بینی متفاوت در طول سفری فیزیکی، تکاملی معنوی را پشت سر می‌گذارند و در پایان، هریک به هدفی متعالی و مافوق خواسته اولیۀ خود می‌رسند.

سوای جنبۀ اقتباسی فیلم و بدون در نظر گرفتن این نکته که کارگردان تا چه حد توانسته در وفاداری به داستان اصلی، وقایع و شخصیت‌ها موفق یا ناموفق عمل کند، می‌توان گفت که فیلومنا برپایۀ این الگو و طرح از پیش تعیین شدۀ فیلم‌های جاده‌ای فیلمی خوش ساخت و دارای ساختاری منسجم و محکم است و به دلیل همین پیروی درست از الگوی این نوع فیلم‌هاست که فیلومنا توانسته است رضایت اکثریت مخاطبان و بسیاری از منتقدانی را که به دور از تعصبات مذهبی تنها به تماشای یک فیلم دارای ارزش‌های انسانی نشسته‌اند جلب کند.

مارتین مردی اهل عمل است که به شدت با افکار کلیسای کاتولیک که انسان‌ها را از حق طبیعی عشق ورزیدن و غرایز تابو به ویژه غریزۀ جنسی باز می‌دارد، مخالف است. در مقابل او، فیلومنا قرار گرفته است که با وجود ظلمی که کلیسا و راهبه‌های کاتولیک به او روا داشته‌اند نه تنها هرگز دست از اعتقادات مذهبی خود برنداشته بلکه تمام عمر سعی در تقویت نگاه مذهبی خود دارد، چرا که معتقد است ۵۰ سال تحمل اندوه دوری از فرزند کفارۀ گناه ارتباط نامشروعی است که در جوانی مرتکب شده است. هرچند، باوجود این تعصب عمیق مذهبی هرگز لذتی را که به واسطۀ آن گناه داشته انکار نمی‌کند.

در سفری که نقطۀ پایانش منطبق با نقطۀ آغاز آن و در مکانی کاتولیکی (دیر شان راس) است، اگرچه دو هم‌سفر به هدف اولیۀ خود که یافتن پسر گمشدۀ فیلومنا است می‌رسند اما به هدفی متعالی نیز دست می‌یابند: ایمان قلبی و بالفعل کردن اعتقاد ذاتی همه انسان‌ها به خداوند. فیلومنا در می‌یابد که کلیسا ابزاری ساختۀ دست بشر است و بنابراین، همانند هر قانون زمینی دیگری امکان خطا در آن وجود دارد. مارتین نیز می‌فهمد که نمی‌توان تنها به خاطر اینکه کلیسا از دیرباز دچار لغزش و خطا بوده از خدا دوری گزید. ایمانی که هر دو در پایان فیلم به آن می‌رسند تعادلی است که هر انسانی برای رسیدن به تکامل بشری، به طور ذاتی و غریزی به آن نیاز دارد. اما نکته‌ای که در سکانس پایانی فیلم حائز اهمیت است و نوع نگاه افرادی که این فیلم را متهم به افکار ضد کاتولیکی می‌کنند زیر سؤال می‌برد، در این است که ایمان قلبی به ذات خداوند در هر دو شخصیت در همان دیر شان راس شکوفا و متبلور می‌شود. سکانسی که خود به تنهایی دلیلی است که نشان می‌دهد فیلم اساساً با مذهب و پیروی از عقاید و آموزه‌های دینی (در اینجا مذهب کاتولیک) ضدیت و عنادی ندارد و تنها با روش‌های متعصبانه و سختگیرانه‌ای مخالف است که مجریان دین در طول قرون متمادی، برای پیشبرد اهداف خود و نشان دادن تصویری خشن و بی‌رحم از خدا از آن بهره گرفته‌اند و حتی پا را از این فراتر می‌گذارد و با نمایی از سنگ قبر مایکل هس (آنتونی لی) ــ فرزند همجنسگرای فیلومنا که به خاطر رفتارهای پرخطر جنسی و ابتلا به ایدز مرده است ــ پایان می‌یابد تا اذعان کند که حتی کلیسای کاتولیک هم با وجود تمام تعصبات افراطی خود سرانجام روزی در مقابل تابوها عقب‌نشینی خواهد کرد.

 

این مطلب برای اولین‌بار در سایت همه چیز درباره فیلمنامه و سپس در فیلم‌نوشت منتشر شد. پس از تعطیلی سایت‌های یادشده، این مطلب در سایت آرگومنتی ایتالیچی بازنشر شد.

درباره نویسنده/مترجم

هدا عربشاهی، خبرنگار، نویسنده و مترجم ایرانی فارغ‌‌التحصیل رشتۀ مترجمی زبان ایتالیایی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال است. او دورۀ آموزش خبرنویسی و گزارش‌نویسی را در باشگاه خبرنگاران جوان و دوره دانش‌افزایی در رشتۀ ادبیات مدرن ایتالیا را در دانشگاه مطالعات میلان ایتالیا گذرانده است. او به زبان‌های ایتالیایی و انگلیسی مسلط بوده و به عنوان مترجم متون علمی و مترجم شفاهی (interpreter) نیز مشغول به فعالیت است. از او دو رمان به نام‌های ‌آنروز خواهد آمد‌ (۱۳۷۸) و ‌زمان منفی‌ (۱۳۸۸) و ترجمۀ کتاب ‌مریخی‌ها خود ما هستیم‌ (۱۳۹۳) نوشتۀ ‌جووانی بینیامی‌ (رئیس کمیته بین‌المللی تحقیقات فضایی و رئیس شورای مشورتی آژانس فضایی اروپا) و سه نمایشنامه کمدی از ایتالو کُنتی منتشر شده است. از فعالیت‌های رسانه‌ای او می‌توان به خبرنگار و مترجم بخش بین‌الملل و علم و فناوری در باشگاه خبرنگاران جوان (۱۳۸۲-۱۳۸۱)، دبیر صفحات بین‌الملل و علم و فناوری روزنامه راه مردم (۱۳۸۴-۱۳۸۳)، دبیر صفحات اقتصاد بین‌الملل و فناوری اطلاعات در هفته‌نامه اقتصاد و مردم (۱۳۸۵)، خبرنگار و مترجم بخش علم و فناوری در خبرگزاری مهر (از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱)، فعالیت در ماهنامه و فصلنامه همشهری اقتصاد از سال ۱۳۹۰، مترجم شفاهی زبان ایتالیایی در آژانس‌های زیر نظر اداره رسانه‌های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال ۱۳۹۰، فعالیت در رادیو ایتالیایی معاونت برون‌مرزی صدا و سیما تا سال ۱۳۹۲، نویسنده کارشناس برنامه تخصصی "فتوحات علمی ایران" در رادیو ایتالیایی، نویسنده، پژوهشگر و کارشناس خبری برنامه دیالوگ رادیو نمایش تا سال ۱۳۹۲، عضو تحریریه ماهنامه نجوم از سال ۱۳۹۳، کارشناس برنامه‌ اقتصاد حوالی فرهنگ سال ۱۳۹۴ رادیو اقتصاد، کارشناس برنامه‌ نمودار رادیو ایران ۱۳۹۴-۱۳۹۵ و دبیرتحریریه ماهنامه دانشمند از ۱۳۹۴


دسته: /